رفتارهای پر خطر مهمترين عامل به خطر افتادن سلامت جامعه و به خصوص نوجوانان هستند. امروزه شيوع رفتارهای پرخطر بخصوص در نوجوانان و جوانان به يكی از مهمترين و گستردهترین دل نگرانیهای جوامع بشری تبديل شده است. عليرغم فعاليتهای پيگيرانه سه دهه گذشته رفتارهای مخاطره آميز در سطح جهان دارای رشد تصاعدی بوده است. هزينه پزشكی و مراقبتی آن رو به افزايش است. حال آنكه پيشگيری، تنها راه مقابله تشخيص داده شده است. تغيير رفتارهای مردم مستلزم اطلاع و آگاهی آنهاست.
اگر با دید دقیق تمام مراحل زندگی هر انسان را بررسی کنیم، میبینیم که نوجوانی یکی از سختترین، پر تلاطمترین و پر فشارترین و در عین حال یکی از مراحل شیرین زندگی هر انسانی است، چرا که در این مرحله است که فرد برای اولین بار با مسائل و رفتارها و فرضیههایی در ذهن، آشنا میشود که شاید در هیچ یک از مراحل قبل و بعد از این دوره با آنها آشنا نبوده است.( احدی، جمهری ؛1378).
نوجوانی را سنی حساس در ایجاد و گسترش رفتارهای مقابلهای و پاسخ به نیازهای محیطی میدانند. در این دوره، نوجوان به واسطه تغییرات سریع فیزیکی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و شناختی با انبوهی از مشکلات مغایر سلامت همراه است. نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتارهای مخرب و پر خطر روی بیاورد.
در مقاله حاضر قصد داریم به بحث پیشگیری از رفتارهای پرخطر در نواجوانان بپردازیم.
پیشگفتار
دوران نوجوانی یکی از حساسترین مراحل زندگی در رشد و تکامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد میباشد، در جدال کسب استقلال و عدم وابستگی که از ویژگیهای نوجوانی است و در اثر تغییرات تکنولوژیک، فرهنگی و اجتماعی سریع جوامع امروز، برخی از نوجوانان ممکن است بسیاری از رفتارهای پر خطر را تجربه کنند که متاسفانه میتواند برای آنان عواقب ناگواری نظیر ابتلاء به ایدز، اعتیاد و غیره را در بر داشته و از نظر روانی و اجتماعی سبب وارد شدن آسیبهای جبران ناپذیری به آنان گردد.
نوجوانی، برهه حساس زندگی انسان و مهمترین ویژگی این دوران، سرنوشت ساز بودن آن است. از نظر بیشتر روان شناسان، با آگاهی یافتن مربیان از روش برخورد با مسائل مربوط به دوران نوجوانی، بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای روحی آنان هموار میشود و میتوان آنها را در تشخیص راه و هدف درست زندگی یاری کرد.
مهمترین مسئله نوجوانان، بلوغ و به دنبال آن ایجاد دگرگونی در اخلاق فردی و اجتماعی آنان در خانواده، مدرسه و اجتماع است. به عقیده پزشکان، دگرگونیهای جسمی و روحی نوجوانان در طول دوره رشد، از پی آمدهای سن بلوغ است و چگونگی برخورد با این گونه مسائل، نقش بسزایی در رشد فکری و اخلاقی آنان دارد. دوره نوجوانی، از ابتدای سن بلوغ؛ یعنی 15 سالگی در پسران و 9 سالگی در دختران تا 18 سالگی است.
خودبزرگ بینی و رفتارهای بزرگ منشانه، از مهمترین ویژگیهای سن بلوغ و دوره نوجوانی است. همچنین نوجوانان در این سن از قالب کودکی خارج میشوند و جنبه اجتماعی آنان تقویت میشود. در این میان، حسن توجه والدین در خانواده و اولیای مدرسه در محیط خارج از خانواده، لازم و کارگشاست. در غیر این صورت، نوجوان از خانواده و مدرسه میگریزد و به دوستان نااهل و فضای رفاقتی ناشایست گرایش مییابد تا جایی که بسیاری وقتها، حرف شنوی نوجوان از این نوع دوستان، بیشتر از اولیای اوست. با دقت در این نکته، رمز سرنوشت ساز بودن این دوره سنی آشکار میشود.
چگونگی برخورد با نوجوانان، مسئلهای بسیار حساس و مهم است؛ زیرا هرگونه برخورد نامناسب با آنان، میتواند آثار ناگواری برای آنها، خانواده و جامعه به همراه داشته باشد. روان شناسان بر این باورند که هراندازه به بالندگی شخصیت نوجوان همت گماریم و در شکل گیری درست شخصیت و هویت آنان دخالت کنیم، به رشد آنان در زمینه اجتماعی نیز سرعت بیشتری میبخشیم. یکی از نمونههای این گونه شخصیت پروری را در سیره پیامبر اعظم( صل الله علیه و سلم) میتوان یافت، چنان که رسول گرامی اسلام( صل الله علیه و سلم) اسامه نوجوان را فرمانده سپاه کرد و وی را برای جنگ با رومیان فرستاد. او که فقط 18 سال داشت، توانست پس از چهل روز مبارزه، با پیروزی و با اسارت گرفتن عدهای از رومیان بازگردد و برگ زرینی در تاریخ اسلام از خود به جای گذارد
مقدمه
رفتارهای پر خطر، رفتارهای مخاطره آمیزی هستند که میتوانند در حال یا آینده سبب بروز مشکلات و بیماریهای جسمی و روانی و آسیبهای اجتماعی در افراد گردند نظیر:
1- استعمال دخانیات،
2- مصرف الکل،
3- سوء مصرف مواد مخدر و داروهای غیر مجاز( داروهای نشاط آور، آرام بخشها و داروهای نیرو زا)،
4- اعمال خشونت و رفتارهایی که منتج به بروز آسیب و صدمه به خود و دیگران شوند.
5- رفتارهای جنسی پر خطر( زود هنگام و حفاظت نشده)،
6- خودکشی
7- فرار از خانه یا مدرسه و غیره
* عوارض و عواقب رفتارهای پر خطر
1- ابتلاء به بیماریهای جسمی نظیر:
ایدز، هپاتیت، سرطان ریه، بیماریهای قلبی و عروقی نظیر سکته قلبی و پر فشاری خون و سکتههای مغزی و غیره
2- ابتلاء به اختلالات روحی نظیر:
اضطراب، افسردگی، اختلالات خواب، خودکشی و غیره
3- از بین رفتن آبرو و منزلت فرد و خانواده و بد نام شدن در بین افراد جامعه
4- از هم گسیخته شدن کانون خانواده و یا قطع ارتباط با خانواده و دوستان
5- بروز آسیبهای اجتماعی و افزایش میزان بروز انواع جرائم نظیر اعتیاد، سرقت، فحشاء، خشونت، قتل و یا افزایش موارد فرار از خانه یا مدرسه، افت تحصیلی و ترک تحصیل
6- تحمیل بار اقتصادی به بودجه کشور( افزایش هزینههای درمان و مراقبتهای پزشکی برای وزارت بهداشت و درمان، افزایش هزینه برای نیروی انتظامی، نیروی قضائی، سازمان زندانها و غیره
* راههای کنترل و پیشگیری از رفتارهای پر خطر
* بعد فردی:
1 – تقویت ایمان و باور داشتن خدا و روز قیامت از طریق خواندن نماز، خواندن قرآن و عمل به دستورات آن، شرکت در مراسم و جلسات مذهبی، مطالعه کتب عرفانی و دینی، عضویت در کارهای داوطلبانه و امور خیریه
2- هدفمند کردن زندگی شخصی و در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برای زندگی در زمینههایی نظیر ادامه تحصیل، شکوفا نمودن استعدادها و تلاش در راه رسیدن به این اهداف عالیه
3 – مطالعه کتب و متون مفید و خودکاوی در جهت خودسازی و تزکیه نفس
4 – توجه و دقت در انتخاب دوستان و معاشرتهای شخصی
5 – توجه و دقت در نحوه گذراندن اوقات فراغت و شرکت در کلاسها و مسابقات ورزشی- هنری، علمی
6 – استفاده صحیح، اصولی و خردمندانه از فن آوریهای تکنولوژیک امروز نظیر اینترنت، موبایل و غیره
7- توجه بیشتر به اصول اخلاقی، ارزشها، قوانین و هنجارهای مورد قبول جامعه و سعی در رعایت آنها
* بعد خانوادگی:
1 – تحکیم بنیان خانواده و برقراری روابط صحیح خانوادگی به دور از خشونت و یا هرج و مرج به طوری که فرزندان در محیط خانه احساس امنیت و آرامش نموده و والدین خود را به عنوان بهترین دوست خود انتخاب کنند.
2 – پرهیز از طرد، تحقیر، اعمال خشونت و تبعیض نسبت به فرزندان
3 – پرهیز والدین از انجام رفتارهای پر خطر زیرا محیط خانواده اولین نهاد تربیتی و الگو برداری برای فرزندان میباشد.
4- پرهیز از زیر ذره بین قرار دادن و توجه افراطی و سخت گیریهای بیش از حد در مورد فرزندان و یا بالعکس بی تفاوتی و آزاد گذاشتن بیش از حد آنان در این سنین حساس
5 – احترام گذاشتن به نظر فرزندان و پرهیز از تحمیل عقیده خود به آنان و راهنمائی آنان به شیوه صحیح، منطقی و اصولی
6 – کنترل و نظارت منطقی بر مواردی نظیر دوستان، ساعات رفت و آمد و فعالیتهای درسی و اجتماعی فرزند
7 – توجه به رفع نیازهای عاطفی نوجوانان و محبت کردن به آنها
8 – آموزش مسائل دینی به فرزندان و تقویت باورهای اعتقادی آنان( از طریق به کارگیری روشهای مناسب تربیت دینی)
9 – بهتر است والدین نیز با پیشرفتها و فن آوریهای روز، خود را همگام کنند تا پاسخگوی نیازهای فکری فرزندان خود باشند
10 – ایجاد شرایط مناسب و کمک به برنامه ریزی جهت پر کردن مناسب اوقات فراغت فرزندان
* بعد آموزشگاهی
1 – افزایش آگاهی اولیاء مدرسه از ویژگیهای دوران نوجوانی و نحوه برخورد مناسب با نوجوانان در این سنین حساس
2 – مناسبتر کردن محیط فیزیکی و امکانات آموزشی در مدارس زیرا هر چه امنیت، آرامش و نشاط در مدرسه بیشتر باشد رفتارهای پر خطر( نظیر مدرسه گریزی و 000) و بی نظمی در دانش آموزان کمتر مشاهده خواهد شد.
3- پرهیز از بدرفتاری، خشونت، تحقیر و تبعیض نسبت به دانش آموزان
4 – ارائه آموزش و برگزاری کلاسهای توجیهی در زمینه رفتارهای پر خطر و آسیبهای اجتماعی و عواقب آن، آموزش مهارتهای زندگی( مهارتهای مشکل گشائی، تصمیم گیری، کنترل خشم و...) با حضور افراد متخصص و تدریس این موارد توسط افراد کارآزموده و مجرب
5- تسهیل امر مشاوره در مدارس و اجرای جلسات بحث گروهی با حضور دانش آموزان، مشاوران و افراد متخصص در زمینه تعلیم و تربیت
* بعد اجتماعی
1- فرهنگ سازی و ارائه الگوهای فرهنگی و رفتاری اصیل ایرانی جهت مقابله با تهاجم فرهنگی از طریق رسانههای جمعی
2 – مقابله با فقر، بیکاری و تنگناهای اقتصادی و کاهش فاصلههای طبقاتی در جامعه
3 – کنترل و نظارت شدید بر ورود، پخش و توزیع مواد مخدر، CDهای غیر مجاز و... در بین نوجوانان و جوانان توسط نیروی انتظامی و بر خورد قاطع با عاملین تهیه و توزیع
4 – ایجاد شادی و نشاط بیشتر در جامعه، به عبارتی فرصتهایی بایستی فراهم گردد تا نوجوانان بتوانند به نحو درست و صحیح، هیجانات مثبت خود را تخلیه کنند نظیر برگزاری میهمانیها، جشنها( نظیر مولودی خوانی در اعیاد مذهبی)، ایجاد مکانهای تفریحی امن و مناسب
5- تشویق نوجوانان به امر ورزش و در اختیار قرار دادن امکانات بیشتر برای ورزش و پر کردن ساعات فراغت آنان
6 – ایجاد امکانات برای آن دسته از نوجوانانی که پر شور و اهل خطر هستند مثل میدانهای موتور سواری، مسابقات اتومبیل رانی( جهت هدایت صحیح، قانونمند و منطقیتر هیجانات آنان)
دوره نوجوانی از مهمترین و حساسترین دورههای زندگی انسان به شمار میرود. در این دوره، تغییراتی در جسم و روان نوجوان رخ میدهد که هرکدام به نوعی بر او اثر می گذارد. گاهی این تغییرات، شخصیت و منش او را به کلی دگرگون میسازد. از این رو شناخت جنبههای مهم روانی، عقلانی، جسمانی و اخلاقی نوجوان، این توانایی را به او و اطرافیانش میدهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی و روحی دوره نوجوانی را بدانند. این آگاهی، از بروز ناسازگاریهای خاص این دوران جلوگیری میكند. دوران نوجوانی، همزمان با دوران بلوغ است. دوران بلوغ یکی از بحرانیترین دورههای زندگی هر فرد است. دوره نوجوانی و بلوغ، به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق میشود. گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ، با نابسامانیهای زيادی روبروست.
در این دوره، نوجوان نه دیگر کودک به حساب میآید و نه هنوز به درستی بالغ شده است. وی در مرز بین این دو مرحله یعنی کودکی و بزرگسالی قرار دارد و با انتظارات خاص هر دو دوره روبرو است. اگر کاری کودکانه کند، او را ملامت میکنند که بزرگ شده و این کار در شأن او نیست، از سوی دیگر نيز در زمره بزرگسالان محسوب نمی شود.
دوره نوجوانی از دیرباز مورد توجهاندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت قرار داشته است. افلاطون این دوره را زمانی معرفی کرده که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره میشود. استانلی هال( STANLY HALL) متخصص در روان شناسی بلوغ، دوره نوجوانی را دوره طوفان و یک جهش ناگهانی میداند. کورت لوین، Kurt Lewin جامعه شناس و روان شناس آلمانی اعتقاد دارد که: " کودک و بزرگسال هرکدام یک نوبت بار کودکی و بزرگسالی را بر دوش میکشند، ولی نوجوان مجبور است یک جا بار هر دو را بر دوش بکشد، زیرا متعلق به هر دو دوره است. "
روان شناسان میگویند، نوجوان کسی است که میخواهد نسبت به آنچه تاکنون بوده تغییر شیوه دهد و برخلاف سابق، آنچه را بزرگسالان میگوید، نپذیرد. گاهی طرز راه رفتن خود را عوض میکند، لهجه خود را تغییر میدهد، نسبت به مسایل پیرامون خود با حساسیت بيشتر مینگرد واندکاندک به دنیای درون خویش وارد می شود. نوجوان کم کم به قدرت تفکر و استدلال خویش پی میبرد. مجموعه این حالات، کوششی است که در پایان راه کودکی نمايان میشود. اين حالات، عموما" با واكنشهای روحی و روانی همراه است. والدین متوجه میشوند که کودک مطیع دیروز، به کلی تغییر کرده و رفتارش متفاوت شده است. گاهی نوجوان در این دوره سنی، ترش رو و یا گوشه گیر میشود و گاهی نيز تلاش میکند که توجه دیگران را حتی از طریق عصبانی کردنشان، به خود جلب کند.
یکی از سؤالات در دوره نوجوانی این است که من کیستم؟ این سؤال، قرنهاست ذهن بشر را به خود مشغول كرده و موضوع اشعار، داستانها و زندگی نامههای بی شماری بوده است. این سؤال در دوره نوجوانی، میتواند به درک هویت نوجوان کمک کند. اریکسون روانشناس آلمانی میگوید:
" هویت انسان در نوجوانی شکل میگیرد. در این دوره، نوجوان سؤالاتی از خود میپرسد مثل اینکه من کیستم؟ به کجا میروم و چه هدفی دارم؟ نحوه جوابگویی به این سؤالات، در رشد هویت نوجوان تاثیر میگذارد. اگر او بتواند به این سؤالات پاسخ مناسب بدهد، احساس آرامش میکند، وگرنه دچار اضطراب میشود. در دوره نوجوانی، هویت یابی مسئلهای حاد میشود. بطوریکه نوجوان روز به روز برای دستیابی به هویت مشخص، تغییر جهت میدهد. در دوران نوجوانی، انسان با مجموعهای از تغییرات شناختی- روانی و احساسی روبروست. نوجوان به این موضوع اهمیت میدهد که در نزد دیگران چگونه جلوه میکند.
نوجوان درتلاش است تا بین تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند، هماهنگی ایجاد کند. گاهی اوقات طرد شدن از سوی اجتماع و یا اطرافیان، ممکن است باعث شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند. البته دستیابی به احساس هویت فردی تا حدی به مهارتهای شناختی نيز بستگی دارد.
در مجموع باید گفت که برخی از نوجوانان در شناخت و درك خود، موفق میشوند و برخی دیگر شکست میخورند. در هویت یابی، مسایلی از قبیل روابط میان والدین و فرزندان، مسایل فرهنگی و یا تغییرات اجتماعی دخالت دارد. در جوامع ساده و ابتدایی که تغییرات اجتماعی به کندی رخ میدهد، شکل گیری هویت نسبتا" ساده است، اما در جوامع پیچیده که تغییرات اجتماعی پی درپی است، هویت یابی ممکن است فرايندی مشکل و طولانی داشته باشد. زیرا در این جوامع، نوجوان با الگوهای فکری و رفتاری متعددی روبرو میشود. بنابراين در انتخاب، با مشكل مواجه می شود.
از دیگر ویژگیهای دوره نو جوانی، رشد شناختی و عقلی است / ژان پیاژه PIAJET رواشناس سوئیسی میگوید: " کودک غالبا" در واقعیتها و تفکرات حسی و حرکتی محصور است و تفکر او وابسته به اشیاء خارجی است. اما نوجوان قدرت ذهنی فوق العادهای پیدا میکند که او را از قید واقعیتهای خارجی رها میسازد. این ویژگی او را متوجه عالم ذهنی و درونی خود میکند. "
روانشناسان، نوجوانی را آغاز دوره تفکر انتزاعی می دانند. در اين دوران، نوجوان احساس قدرت زياد می کند. نوجوان در اين مقطع سنی، میتواند قضايای منطقی را درک کند و استدلال علمی در او قوی میشود. در دوره نوجوانی، استعدادها و توانمنديها نيز اختصاصيتر میشود. به عنوان مثال ممکن است هر نوجوانی در دروس يا حرفههای خاصی موفقيت کسب کند. در دوره نوجوانی، سادهانديشی دوران طفوليت از بين میرود و نوجوان به سنجش و ارزيابی مسائل میپردازد تا در نظام ذهنی خود، دوباره آنها را بسازد. از اين رو شايد در مورد برخی امور متعارف شک کند و حتی از افکار و عقايد والدين خود انتقاد نمايد. نوجوان در پی کسب استقلال فکری است. ممکن است درمورد اعتقادات خودش نيز دچار شک و ترديد شود. نه اينکه آنها را نفی کند، بلکه میخواهد، آنها را دوباره بازسازی کند و زيربنايی استدلالی برای آنها بيابد. از اينرو والدين و مربيان نبايد از شک و ترديدهای نوجوان، دچار نگرانی و اضطراب شوند، بلکه بايد او را برای رسيدن به يقين، ياری کنند. بنابراين شک، توفقگاه خوبی نيست، اما معبر و راهی مناسب برای رسيدن به حقيقت است.
بايد بدانيم كه رشد جسمی و روانی در اين دوره زندگی است و اين تغييرات فيزيكی و اجتماعی تأثيرات بسياری بر شكل گيری الگوهای رفتاری آنان دارد. بسياری از ويژگيهای هيجان طلبی و نوجويی جوانان ريشه در هويت جويی آنها دارد. با رشد نوجوان، او بايد نقشهای اجتماعی جديدی را بپذيرد و فشارهايی وجود دارد كه او را وا میدارد تا هويت اجتماعی جديد خود را بيابد، نقشهای جديدی را بيازمايد و فرصتها را از دست ندهد.
به گزارش پايگاه اطلاع رسانی پيشگيری نوين، به تدريج در اين دوران شخصيت نوجوان شكل میگيرد و احساس میكند هم زمان با تلاش برای دستيابی به نقشهای اجتماعی، بايد در جستجوی خود پنداره و تن پنداره جديدی از خود برآيد. با اين حال همانند سازی وی با برخی از الگوها ممكن است مستقيماً يا به طور غير مستقيم منجر به مصرف مواد شود. در اين دوران علاوه بر هويت جويی به منزله يك عامل خطر، عوامل خطر ديگری نيز وجود دارند:
1 ـ تجربه كردن: جوانان كنجكاوند و تحت تأثير همسالان خود ممكن است به سادگی با كسانی طرح دوستی بريزند كه لزوماً الگوهای نقش خوبی نباشند، در نتيجه اين احتمال وجود دارد كه در معرض رفتارهای پر خطری قرار گيرند. نكته ديگر آن كه جوانان به همسالان خود به منزله منبع اطلاعات، رفتارها، ارزشها، باورها، نگرش ها، خودپنداره و سبك زندگی معمول خود مینگرند ولی اين خطر وجود دارد كه همسالان آنها منبع اخلاقی موثقی و قابل اطمينانی نباشند.
2 ـ استقلال طلبی و طغيان: جوانان میخواهند تا استقلال خود را به دست آورند، از خانواده خود جدا شوند، به احساس مصمّم بودن و اراده داشتن دست يابند، به كار مشغول شوند و ارزشهای فردی خود را تعيين نمايند. در تلاش خود برای دست يابی به اين موارد، ممكن است دست به سركشی و عصيان بزند( در نتيجه مقابله عوامل محيطي) و دچار کمبود عزت نفس شوند. در واقع حرکت به سمت مصرف مواد میتواند يکی از روشهای مقابله نوجوان با اين كشمكشها باشد.
3 ـ نياز به احساس تعلق داشتن و پذيرفته شدن: جوانان تلاش زيادی دارند تا مورد قبول ديگران باشند. در نظر آنان مصرف مواد به ديگران نشان میدهد كه آنها بزرگ شدهاند( يك مرد يا يك زن شدهاند) برای مثال در برخی فرهنگها، خوردن مشروب و كشيدن سيگار، يكی از روشهای نشان دادن« بزرگ شدن» فرد است. در مواقعی نيز مصرف مواد نشان میدهد كه نوجوانان از اين كه عضو گروه خاصی شود( برای مثال گروههای منحرف)، ترسی ندارد.
4 ـ با انرژی بودن: جوانان به سادگی خسته میشوند و حوصله شان سر میرود، به ويژه وقتی برنامه مشخصی نداشته باشند. به طور كلی مدرسه نرفتن و« بی برنامه بودن»، يك عامل خطر است. در مورد دانش آموزانی كه در مدرسهاند نيز احساس« بی استعداد بودن» يا پيش بينی عملكرد ضعيف باعث میشود تا نوجوان برای تطابق با اين وضعيت به مصرف مواد رو آورد.
5- محدود شدن ارتباط كلامی
نوجوان در اين دوره بر خلاف گذشته كه درباره همه چيز با والدين صحب میكرد، حرف كمتر و تمايل كمتری برای صحبت كردن دارد، به پرسشهای والدين خيلی كوتاه، بافشردگی پاسخ میدهد و ديگر رازهايش را با والدين د ميان نمی گذارد.
6- تنها ماندن در منزل
نوجوانان تمايل دارند بيشتر وقت خود را در اتاق خود به تنهايی بگذرانند، شايد به اين دليل كه نمیخواهند با والدينی كه مسايل آنها ار درك نمیكنند مواجه شود. اگر تلفن يا تلويزيون و دستگاه پخش موسيقی و يا موبايلی در اختيارداشته باشند ممكن است به غير از موارد ضروری كمتر از اتاق بيرون آيند. البته نبايد فراموش كرد در اين سنين نوجوان به خواب بيشتری نياز دارد و در روزهای تعطيل ممكن است تا ظهر از خواب بلند نشود. داشتن حريم خصوصی از ديگر نيازهای نوجوان است. يعنی داشتن مكانی برای ملاقات با دوستان و يا صحبت تلفنی با دوستان. بديهی است كه والدين بايد به اين حق نوجوان احترام بگذارند.
7- مصرف بی رويه ونامحدود
نوجوانان چنين میپندارند كه از هر چيزی میتواننند به شكلی نامحدود استفاده كنند به همين دليل ساعتها با تلفن حرف میزنند، صدای موسيقی را بلند میكنند، چراغها را روشن میگذرانند و يا ولخرجيهای بی حد و حصر نشان میدهند.
8- بد اخلاق شدن
دوران نوجوانی عصبانيت و زودرنجی افزايش میيابد. پس وقتی از آنان انجام كاری را میخواهيم برای مثال كمك در امور خانه، به آنها بر میخرد و اظهار ناراحتی میكنند و از اين عصبانی هستند كه چرا ديگران مزاحمها هستند و باعث میشوند آنها به كارهای خود كه مهمتر است نپردازند.
9- تاثير پذيری از دوستان
به طور كلی بايد بدانيم نوجوانی سن تاثير پذيری از دوستان است به گونه ای كه والدين ديگر قدرت وكنترلگری گذشته خود را ندارند با رقيب جديدی به نام همسالان و دوستان فرزندشان روبرو هستند. به همين دليل از فعاليتهای خانوادگی دوری میكنند و كمتر تمايل دارند كه وقت آزاد خود را با خانوادهشان بگذرانند.
10- كم طاقتی
در اين دوران با نوسانات روانی و خلقی نوجوان روبروهستيم. ممكن است بسيار زودرنج و تحريك پذير شوند و لی به سرعت نيز آرام میگيرند.
11- لباس پوشيدن
تاثير پذيری از مد و تلاش برای پيروی از نحوه لباس دوستان از ديگر تغييراتی است كه در اين دوره به وحود میآيد. از يان رو لباسی كه مد شود ناگهان در بين نوجوانان رايج میشود.
12- كاهش علاقه به درس
در دوران نوجوانی با گسترش علائق و سرگرمی مواجه میشويم. نوجوان ممكن است بسيار بيشتر از قبل به ورزش كردن، تماشای برنامههای تلويزيونی، تماشای فيلم، وقت گذرانی با دوستان و شركت در ميهمانيها بپردازد.
13- گريزان بودن از كار
والدين در اين دوره در مييابند، فرزند نوجوانشان علاقهای به انجام امور خانه و به عهده گرفتن وظايف را ندارد، بهانه درس را میآورد و ترجيح میدهد خود را به فعاليتهايی مشغول دارد كه به آنها علاقه دارد، مانند گوش دادن به موسيقی، تلفن كردن به دوستان، انجام بازيهای كامپيوتری و...
اصول پیشگیری از رفتارهای پرخطر
آیا میدانید رفتار پرخطر چیست؟ انواع خاصی از رفتارها كه باعث افزایش احتمال ابتلای افراد به ناخوشی یا بیماری میشوند را رفتار پرخطر گویند.
به همین جهت تغییر رفتارهای پرخطر، هدف عمده پیشگیری از بیماریها بوده و موجب سلامت جامعه و ایجاد زندگی سالم میشود. شش رفتار پرخطر كه میتوانیم با پیشگیری از آنها زندگی سالمی داشته باشیم در ذیل آمده است.
۱ـ تغذیه نامناسب: افزایش مصرف روغنها و چربیها، مواد قندی و نمك خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون، چاقی، دیابت و برخی از انواع سرطانها را افزایش میدهد. آیا میدانید شایعترین علت مرگ و میر در كشور بیماریهای قلبی و عروقی است كه باعث ۳۰۰ مورد از ۸۰۰ مرگ در شبانه روز میباشد.
مصرف زیاد نمك از مهمترین عوامل افزایش فشار خون است و مصرف زیاد مواد قندی باعث چاقی میشود و چاقی زمینه ساز ابتلای انسان به بیماری قلبی و عروقی، دیابت نوع دوم و برخی از سرطانها است بنابراین برای پیشگیری از افزایش فشار خون مصرف نمك را كاهش دهید. به هنگام طبخ غذا تا حد امكان، نمك كمتر به غذا اضافه كنید و به غذای كودكان زیر یك سال نمك اضافه كنید. از مصرف بی رویه شیرینیهای خامه دار، چیپس، سس سفید سالاد، سوسیس، كالباس، همبرگر، كله پاچه، مغز و دل و قلوه كه حاوی مقادیر زیادی چربی هستند اجتناب كنید. برای پیشگیری از افزایش كلسترول خون به جای روغن حیوانی و روغن نباتی جامد از روغن مایع نظیر روغن زیتون و روغن آفتابگردان استفاده كنید و برای كاهش مصرف چربیها غذاها را به صورت كبابی، تنوری و بخارپز و یا آب پز تهیه كنید. چربی قابل رویت گوشت قرمز و پوست مرغ را قبل از طبخ جدا كنید سعی كنید حداقل هفتهای دو بار ماهی مصرف كنید. و از موادغذایی حاوی الیاف گیاهی و مواد مغذی مثل سبوس غلات و نانهای سبوس دار استفاده كنید.
۲ ـ سوانح و حوادث: آیا میدانید یك پنجم كل مرگ و میرها ناشی از سوانح بوده و بیش از نصف آن مربوط به حوادث رانندگی است هر ۲۲ دقیقه یك نفر در اثر حوادث ترافیكی در ایران جان خود را از دست میدهد. دومین عامل مرگ و میر در كشور و اولین عامل مرگ و میر در اثر سوانح و حوادث شامل گروه سنی ۲۰ ۱۰ سال است.
از میان همه حوادث و سوانح، حوادث راهنمایی و رانندگی بیشترین سهم را داشته و عدم رعایت سرعت مجاز و رعایت نكردن اصول ایمنی استفاده از كمربند و كلاه ایمنی و توجه ناكافی به قوانین راهنمایی و رانندگی به ویژه عدم رعایت حق تقدم خودرو به خصوص در بزرگراهها و عدم استفاده از معابر ویژه عابرین پیاده موجب افزایش این حوادث میشود.
۳ ـ كمبود فعالیتهای بدنی: تحرك بدنی به فعالیتهایی گفته میشود كه در نتیجه آن تحرك عضلات بدن تعداد ضربان قلب، تنفس و جذب اكسیژن به فرد افزایش مییابد.
تحرك، رمز سلامتی است كه سلامت جسمانی، سلامت روانی و اجتماعی را نیز در بر دارد. عدم تحركت بدنی امكان ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، چاقی، پوكی استخوان، آتروفی اعضا و كمردرد را افزایش میدهد. افراد فعال همیشه با انگیزه، شاداب، صبور، شكیبا و چابك هستند و در مقابل استرسها و حوادث زندگی به خوبی مقاومت كرده و به حل مسائل میپردازند. این افراد تمرینات ورزشی منظم داشته و این تمرینات را قبل از دوران بلوغ خود آغاز كردهاند. حداقل نیم ساعت پیاده روی ساده با سرعت كم و هر روز سبب افزایش توانایی ریهها و قلب و عروق میشود تمرینات ورزشی از پوكی استخوان جلوگیری میكند و از تجمع چربی در نقاط مختلف بدن كه سبب بدشكلی آنها میشود جلوگیری كرده و به حفظ تركیب و زیباییاندام میانجامد.
۴ ـ مصرف دخانیات و مواد مخدر: آیا میدانید مصرف دخانیات و مواد مخدر منجر به عوارض جسمی، روانی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی میشود.
در بیشتر موارد زمان بین اولین تجربه سیگار كشیدن تا وابستگی شدید به سیگار طی یك سال و یا كمتر صورت میگیرد دوسوم سیگاریها از سنین جوانی از ۱۵ تا ۲۴ سال مصرف سیگار را شروع میكنند. اعتیاد به سیگار مانند اعتیاد به دیگر مواد مخدر است. مصرف سیگار و مواد مخدر منجر به سوء تغذیه، مشكلات گوارشی و كبدی، مشكلات ریوی و ابتلا به انواع بیماریهای مقاومتی و بیماریهای عفونی و همچنین ابتلا به بیماری ایدز و هپاتیت میشود.
۵ ـ خشونت: آیا میدانید خشونت عواقب جسمی، روانی و اجتماعی فراوانی دارد كه با آموزش مهارتهای زندگی به كودكان و نوجوانان میتوان از این معضل پیشگیری كرد. قتل، معلولیت، آسیبهای جدیاندامها و مرگ ناشی از جراحات خشونت از عوارض شایع خشونت هستند همچنین ترس، افسردگی، گوشه گیری و انزوا بعضی دیگر از عوارض خشونت هستند. خشونت منجر به كاهش مشاركت اجتماعی و در نتیجه كاهش سرمایه اجتماعی میشود كه علاوه بر عوارض اجتماعی، عواقب اقتصادی جدی هم به دنبال دارد.
۶ ـ رفتارهای جنسی غیرایمن: رفتارهای مخاطره آمیز جنسی، نوجوانان را در معرض خطر ابتلا به ایدز، بیماریهای آمیزشی و هپاتیت قرار میدهد كه با افزایش آگاهی و تقویت مهارتهای زندگی و آموزش اصول بهداشت و حقوق باروری علاوه بر مستحكم كردن بنیان خانواده كه منجر به آموزش حق و نحوه رفتار تمام افراد خانواده میشود، میتوان با شرایط خطرساز ناشی از رفتارهای جنسی غیرایمنی نیز مقابله كرد.
نوجوانی بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی شامل گروه سنی 19-10 سال است که دوره گذر از کودکی به بلوغ به شمار میرود. این گذار دارای ابعاد زیست شناختی، روان شناختی، اجتماعی و عاطفی است که نوجوانان در معرض استرسهای فراوانی قرار میگیرند( صادقی و گیلانی پور، 1388)
اگر با دید دقیق تمام مراحل زندگی هر انسان را بررسی کنیم، میبینیم که نوجوانی یکی از سخت ترین، پر تلاطمترین و پر فشارترین و در عین حال یکی از مراحل شیرین زندگی هر انسانی است، چرا که در این مرحله است که فرد برای اولین بار با مسائل و رفتارها و فرضیههایی در ذهن، آشنا میشود که شاید در هیچ یک از مراحل قبل و بعد از این دوره با آنها آشنا نبوده است.( احدی، جمهری ؛1378).
نوجوانی را سنی حساس در ایجاد و گسترش رفتارهای مقابلهای و پاسخ به نیازهای محیطی میدانند. در این دوره، نوجوان به واسطه تغییرات سریع قیزیکی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و شناختی با انبوهی از مشکلات مغایر سلامت همراه است. نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتارهای مخرب و پر خطر روی بیاورد.
آنان این کارها را برای اثبات خود و مرکز توجه قرار گرفتن انجام میدهند. رفتارها نامناسب، عوامل تهدید کننده سلامت , و پیامدهای منفی این دوه میتواند تهدید جدی رابر سلامت فرد در طول زندگی ایجاد کند. از جمله این رفتارها، رفتارهای پر خطر است. رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق میشود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش میدهد( کارگرگ و گرور، ( 2003).
باید آگاه باشیم که نوجوانی از دورانهای مهم در ساخت و پایه ریزی شخصیت فرد محسوب میشود به همین دلیل برخی از مشکلات رفتاری ایجاد شده در این برهه، در دورههای بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگیهایی پایدار نشان میدهند( احدی، محسنی، 1386).
همچنین نوجوانی دوره رشدی مهمی است كه با فرايند شكل گيری هويت همراه است. در این دوره، نوجوان به دنبال اين است كه به سوالهای متعدد ذهن خود پاسخ دهد، و از تمام چالشها به سلامت عبور کرده و يك هويت يكپارچه برای خود شكل دهد. شكل گيری هويت به عنوان فرايند انسجام تغييرات فردی، تقاضاهای اجتماعی و انتظارات برای آينده محسوب میشود( شهرآرای، 1384).
به دلیل اینکه نوجوانی یک دوره بحرانی از زندگی است، الگوهای رفتاری مهم و تاثیرگذار بر زندگی فرد، در این دوره شکل میگیرند. در نوجوانی، فرد جایگاه خویش را در خانواده، دوستان و جامعه تعیین میکند.
عوامل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد به عهده دارند. اغلب نوجوانان با خانواده، جامعه و بستگان دچار چالش هستند و ممکن است فشار این مشکلات نوجوان را در مرحله تصمیم گیری به سمت رفتارهای پرخطر بکشاند. جامعه امروز، نوجوان و خانواده را با نیازهای فراوانی روبرو میکند.
در دوره نوجوانی افراد تجربه آموزی نموده و از این رو با خطرهای گوناگونی روبرو میشوند، در این مرحله نوجوان از خانواده به سوی جامعه کشیده میشود و در راستای به دست آوردن جایگاه اجتماعی میکوشد. در این دوران آنان ممکن است دوستانی برگزینند که والدین نپذیرند و یا پوششی داشته باشند که والدین آنها را نپسندند و یا به مقایسه خانواده خود با سایر خانوادهها بپردازند.
در این دوره نوجوان برای این که بتواند خود و جایگاه خود را در جامعه و خانواده ثابت کند و برای خود نقش و پایگاهی داشته باشد ممکن است به رفتارهای مخرب و پر خطر روی بیاورد. آنان این کارها را برای اثبات خود و عدم نادیده گرفته شدن و مرکز توجه قرار گرفتن انجام میدهد. از جمله این رفتارها، رفتارهای پر خطر است. رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق میشود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش میدهد( کارگرگ و گرور، 2003).
رفتارهای پرخطر نوجوانان يكی از مهمترین مسايل بهداشتی و اجتماعی جوامع کنونی است كه بر فرد، خانواده و جامعه تاثير میگذارد( جانستون، اومالی، بچمن، 2001، به نقل از محمدخانی، 1386).
رفتارهای پرخطرشامل رفتارهايی هستند كه زندگی ديگران را مختل كرده و ممكن است به اشخاص و يا اموال آنان آسيب برسانند و شامل رفتارهايی است که معمولا تحت عنوان بزهكاری نوجوانان دسته بندی میشوند كه شامل تخطی از قانون، نظير تخريب اموال، سرقت، خشونت یا استفاده از سیگار، الكل، مصرف مواد، فرار از مدرسه، آتش افروزي، تجاوز به عنف يا تهديد میشود( ماستن، 1991).
با ارائه اصطلاح سندروم رفتار مشکل ساز، مقولههای رفتارهای پر خطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد، الکل، رانندگی خطرناک و فعالیت جنسی زود هنگام میداند. مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسياری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است( لیندبرگ، بوگست و ویلیامز، 2000).
بسیاری از رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف سیگار، مواد و روابط جنسی نامطمئن در سنین قبل از 18سالگی اتفاق میافتند( برگمن و اسکات، 2001)
عوامل به وجود آورنده رفتار پرخطر
1- نظریه رفتار مشکل با این فرض را آغاز میشود که آسیب پذیری در برابر رفتارهای مشکل آفرین ناشی از تعامل شخص و محیط است. محیط به ساختارها یا عوامل نزدیک و دور تقسیم میشود. در هسته مرکزی ساختارها ی دور، پیوند و ارتباط با خانواده و همسالان قرار دارد. اگر نوجوانها با والدین دلبستگی و پیوند برقرار نکنند، با همسالان خود ارتباط نزدیک تری داشته باشند و بیشتر تحت تأثیرآنها قرار میگیرند، تا والدین خود، در معرضِ رفتارهای پرخطر هستند.
در هسته ساختارهای نزدیک، الگوپذیری اجتماعی و رفتارهای ویژه مواد از سوی دوستان و اعضای خانواده است. اگر نوجوانان دوستانی داشته باشند که رفتارهای پرخطر( مصرف مواد، بزهکاری، خشونت، ...) انجام بدهند؛ احتمال انجام این رفتارها از سوی آنان بیشتر است. ویژگیهای شخصیتی و روانی فرد نیز به سه مقوله دور، واسط، و نزدیک تقسیم میشود.
دورترین ویژگی روانی گروه باور شخصی قرار میگیرد، ساختاری که بر اساس آن نوجوان در معرض رفتارهای پرخطر است؛ اگر الف) از نظر اجتماعی عیب جو و خرده گیر باشد و از نظر فرهنگی احساس طرد و غریبگی نماید.
ب) عزت نفس پایین داشته باشد و احساس کند در صورت اقدام به رفتارهای انحرافی چیزی زیادی را از دست نمی دهد. منبع کنترل بیرونی داشته باشد؛ یعنی هیچ کنترلی بر رفتارش ندارد و موفقیتها و شکستهای خود را به عوامل بیرونی و محیطی نسبت میبدهد.
عوامل واسط رفتارهای پرخطر تحت گروه ساختار تحریک انگیزشی قرار میگیرد و جهت گیری اهداف اصلی نوجوانان، انتظارات و ارزشهای شخصی آنان را در نظر دارد. این ساختار بیان میکند که نوجوانان، در معرض رفتارهای پرخطر هستند. اگر نوجوانان، به ارتباط با همسالان ارزش زیادی بدهند، به دنبال استقلال و جدایی از خانواده باشند و پیشرفت و موفقیت تحصیلی را بی ارزش بدانند و در نهایت نزدیکترین علل درون فردی تحت گروه ساختار کنترل فردی قرار میگیرد.
این ساختار نگرش نوجوانان را در مورد رفتارهای انحرافی در نظر دارد و مدعی است که نوجوان در معرض رفتارهای پرخطر است اگر عموماً رفتارهای انحرافی را بپذیرد و یا معتقد باشد که سودمندیهای رفتارهای پرخطر از آثار زیان بار آن بیشتر است( طارمیان، 1378).
2- عوامل روان شناختی از میان عوامل روان شناختی و تفاوتهای فردی که بتواند علت رفتارهای پرخطر را تبیین نماید میتوان به این عوامل زیر اشاره کرد: مزاج فرد که معنای سطح پایه فعالیت رفتاری، مردم آمیزی و دامنه توجه کردن را تعیین میکنند. نوجوانانی که رفتارهای پرخطر را انجام میدهند دارای منبع کنترل بیرونی هستند و در مقایسه با نوجوانان عادی اعتماد به نفس کمتری دارند.
تکانشگری، حالتهای افسردگی، توانایی ضعیف در ابراز وجود، اضطراب زیاد و نیاز شدید به تأیید اجتماعی، با رفتارهای پرخطر ارتباط دارد( فورمن و لینی، 1991).
در پژوهشهای مختلف روشن شده است که نوجوانانی که در سابقه زندگی شان حوادث و رویدادهای منفی بیشتری وجود داشته است، احتمال بیشتری دارد که رفتارهای پرخطر را انجام دهند شواهدی وجود دارد که نوجوان از مصرف مواد مخدر به منزله راهی برای مقابله با مشکلات، احساسات منفی و موقعیتهای فشارزا استفاده میکند. فشار روانی نظیر فشار گروه همسالان و پرخاشگری، پیش بینی کننده مصرف مواد در نوجوانان است( هاوکینز، میلر و کاتالانو، 1992).
3-نظریه تعامل خانواده بروک و همکاران( 1990) نظریهای را توصیف میکنند که در آن دلبستگی عاطفی به والدین یادگیریهای اجتماعی و ویژگیهای درون فردی نوجوانان، به طور مستقیم بر سوء مصرف مواد اثر میگذارند. پایه و اساس نظریه تعامل خانواده، ارتباط و پیوند قوی عاطفی میان والدین و کودک است. خصوصاً ارتباط مادر و کودک.
بر اساس این نظریه، دلبستگی میان والد و کودک چهار علت دارد.
علل آن عبارتند از:
الف) ارزشهای مورد قبول والدین،
ب) رفتار و روش توام با حمایت و عطوفت والدین،
ج) آرامش روانی مادر و
د) کنترلی که مادر در مورد کودک خود دارد( محمد خانی، 1388).
4-مدل بوم شناسی اجتماعی به اعتقاد کامپر و ترنر(به نقل از فلی و میلر، 1995)
زیر بناییترین علت بروز رفتارهای پرخطر فشار روانی خصوصا فشار روانی مربوط به مدرسه است، نوجوانانی که مدرسه را فعالیتی مشکل و پرفشار مییابند، از فعالیتهای مدرسه گریزان شده و همسالان منحرف را به منزله مَفّری برای رهایی از فشار روانی انتخاب میکند و انجام رفتارهای پرخطر توسط آنها تقویت میشود. در این دیدگاه خود کار آمدی تحصیلی ضعیف مهمترین علت فشار روانی نوجوانان در مدرسه است در نتیجه مدل بوم شناسی اجتماعی مدعی است که اگر نوجوان در مورد مهارتهای تحصیلی خود دچار تردید شود و مدرسه را محیطی پرفشار و نامساعد درک کند ممکن است به رفتارهای پرخطر خصوصا مصرف مواد روی میآورند.
5- مقابله سازهای دیگری که با سلامت عمومی رابطه دارد، مقابله است. مقابله فرایندی است که از طریق آن افراد استرسهای ناشی از عوامل استرس زا را کنترل میکنند و هیجانات منفی ایجاد شده بوسیله این عوامل را تحت کنترل در میآورند. اضطراب و آشفتگی هیجانی بخشی از رفتارهای قالبی نوجوانان هستند که به صورت رفتارهای آزمایشی، خشن و ناپایدار بروز میکند. هال در مورد نوجوانی اصطلاح "طوفان و فشار" را به کار برد تا نشان دهد واکنشهای هیجانی نوجوانان شدید و گذرا هستند. پترسون و همبورگ( 1986)، مرحله بحرانی را زمانی میدانند که یک سری تغییرات مهم به طور همزمان در درون و بیرون فرد رخ میدهند. در دوران تغییرات شدید، شیوههای آگاهانه تفکر و عمل موقتاً مختل میشوند.
در نتیجه، افراد نسبت به زمانهای دیگر از لحاظ روان شناختی آسیب پذیرتر هستند. احتمالاً بیشتر از هر دوره دیگر، نوجوانی اولیه زمانی است که تحولات شدید و وسیع اشخاص را از بعد جسمانی، روان شناختی و جامعه شناختی تحت تأثیر قرار میدهند( شهرآرای، 1384).
این تغییرات شیوههای تعامل فرد با اشخاص دیگر را تغییر میدهند و این تعاملات تغییر یافته تعامل بیشتری را ایجاد میکند. به علاوه، این تحولات بین نوجوانان و زمینههای اجتماعی آنها، در گستره زمانی کوتاه مدتی رخ میدهند. این بدان معنی است که نوجوان با تحولات سه محوری زیستی، روانی و اجتماعی خود در فضایی که انتظارتی نیز از او دارد باید خود را در زمانی کوتاه سازگار سازد( شهرآرای، 1384).
منابع
- احدی، ح. محسنی ، ن. ( 1386). روان شناس- سازمان ملی جوانان.( 1381). احدی ، حسن و محسنی ، نيكچهر(1386)روانشناسی رشد، چاپ دوازدهم، تهران:نشر پرديس.
بررسی وضعیت بهداشت جوانان، واحد پژوهش و تحقیق. رشد. تهران. پرديس. - صادقی، م. گیلانی پور، م. ( 1388).
الگوهای پیشگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان: یک مقاله مروری. شهر آرای ، مهرناز( 1384)
روانشناسی رشد نوجوان. تهران: نشر علم. - طارمیان، ف. ( 1378).
سوء مصرف مواد مخدر در نوجوانان. تهران. تربیت. - طارميان، ف. ( 1381).
بررسی مقدماتی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در پيشگيری از سوء مصرف مواد در دانش آموزان راهنمايي.
گزارش چاپ نشده: دفتر پيشگيری از سوء مصرف مواد وزارت آموزش و پرورش. محمدخانی، شهرام و باش قره رقیه.( 1387).
بررسی رابطه هوش هیجانی و سبکهای مقابلهای با سلامت عمومی دانشجویان.. فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختي. شماره- محمد خانی، ش. ( 1388).
مجموعه مقالات نخستین کنگره کشوری پیشگیری از سوء مصرف مواد. تهران. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. - محمدخانی، ش. ( 1386).
مدل ساختاری مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر: ارزيابی اثر مستقيم و غير مستقيم عوامل فردی و اجتماعي. فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختي. شماره2، ص 5 -16. محمدخانی، شهرام(1386).
مدل ساختاری مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر: ارزيابی اثر مستقیم و غیر مستقیم عوامل فردی و اجتماعی.
فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی. ( شماره 2).
Bartholomew, K. ( 1990). Avoidance of intimacy: An attachment perspective. Jornal of Social and personal Relationship, Vol, 7, 147-178.
Brennan, & Shaver, P. ( 1995). Self-report measurement of attachment. In J. Simpson & S. Rholes( Eds.) , Attachment theory and close relationships( pp. 46–75). Guilford. Hawkins, D. Miller, J. , & Catalano, F. ( 1992). Risk and Protective Factor for alcohol and other Drug problems in adolescence and early adulthood. Journal of psychological Bulletin, Vol, 112, 225- 257. Jessor, R. ( 1987) Problem behavior theory:
Psychological development and adolescent problem drinking. British Journal of Addiction,82, 331-42.
Swadi, H.( 1999), Individual Risk factors for adolescent substance use. journal of drug and alcohol dependence,Vol, 55, 209-22
:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1